چند روز پیش به مسی و
فرناندا لیما توهین شد، مسخره شدند و.. و عدهی شروع به سر کوفتهای
همیشگی به ملتی زخمی کردند .. ملتی که مثل یک کودک بیمار و رنجور تحت
انواع و اقسام فشارها کمک میخواهد نه پندو اندرزو مسخره و تحقیر ... همه
چیز از چرخه زندگی شروع میشود، وقتی یک کودک تحت تربیت پدر و مادری با
رفتارهای تحقیر آمیز و اشتباه بزرگ میشود، در آینده همان رفتارها را به
جامعه پس خواهد داد و آن رفتارها را دوباره تولید میکند ( رفتاری که
بیشتر روشنفکران امروز جامعه ما در گیر آنند)، در واقع درسی که از جامعه و
اطرافیان گرفته است را پس خواهد داد،و این چرخه تا ابد تکرار خواهد شد ..
.
.
حال
راه حل چیست؟ تنها راه حل این چرخه بیمار این است که :کودک/یا والدین به
رفتار اشتباه خود پی ببرند و سعی در تصحیح این رفتارها برای خود و نسل
بعد بکند.. که چرخه سالم پدید بیاید
جامعه و نسلهای انسانی هم دقیقا
به همین شکل اند، به خصوص جامعه امروزی ایران که زیر والدین (حکومت) مریض و
بیمار ۳۰ سال تحت تاثیر رفتارهای مریض حکومت بزرگ شده است. رفتارهایی
مثل : تحقیر و مسخره کردن، افترا، تهمت و سر کوفت زدن و.. آری ما نسلی
هستیم که از این رفتارها سوخته ایم، همه مان قربانی هستیم و تحت تربیت
حکومتی بزرگ شدیم که خود را همیشه محق میدانست و مارا تحقیر میکرد، حالا
ما بزرگ شده ایم،و همه مان شده ایم یک پا حکومت... تحقیر کنند، مسخره کنند،
محق، تهمت زننده و سرکوفت زن ... !
و سوال اینجاست آیا باید با هر
اشتباهی که از کودک جامعه ما بر میاید، به اووو سرکوفت بزنیم ؟ مسخره آاش
کنیم؟ داشتهها و نداشتههایش را به سخره بگیریم؟ و همان رفتارهای پدر
نا خلف و مریضمان را بکنیم (تحقیر، مسخره کردن ..)؟ یا خودمان تغییر را
رقم بزنیم، به جای مسخره کردن فرهنگ و مردمانمان، به یاد بیاوریم، که کودک
جامعه ما ۳۰ سال تحقیر شده و احتیاج به التیام، امید و کمک دارد، و یادمان
باشد که این چرخه فقط با دستان خود ما شکسته خواهد شد .. کودک جامعه ما
احترام، اعتماد، و کمک میخواهد ، نه فحشو، قضاوتو، توهین .. که گوش همه ما
از اینها پر پر است ...
کامران اط
مردمی که در سخترین شرایط میخندند و امیدوارند ..