Friday, March 25, 2011

عبادت من

روز‌هایی‌ بود که فقط فکر می‌کردم، و حس و فکرم ,هدفم بود، بعد‌ها کمک به نزدیکانم هم بخش بزرگی‌ از هدفم شد، کمک به رشدشون از نظر شخصی‌ و فکری، حس و فکرم و کمک به بقیه عبادت من بودند. سالها گذشت ودنیا روی دیگری از خود به من نشان داد.

با سفر به کشور‌های مختلف چیز‌هایی‌ رو دیدم که تا به حال ندیده بودم، فقر، جنگ، تبعیض ، نفرت، بی‌ عدالتی ، حرص و طمع... دیگه آن چیز‌های کوچک ارضا ‌یم نمیکرد، دیگر فقط فکر به خدا، انسان‌ها و کمک به اطرافیانمارضا ‌یم نمیکرد، افکارم قوانین موجود در جوامع را شکست، اینهمه بی‌ تفاوتی‌ نسبت به یکدیگر، انسان‌های دیگر و ... و از آن روز که اینها را دیدم، سعی‌ کردم مثل انسان‌های دیگر این همه ظلم و بی‌ عدالتی را جزئی از قوانین طبیعت نبینم، و فکر کنم که چرا اینجا هستیم ... جواب ساده است، تا وقتی‌ برای خوش بختی و عدالت دیگران بلند نشویم، تا وقتی‌ که انسان‌ها را سیاه و سفید، مسلمون و مسیحی‌، شاهی و دمکرت و .. میبینیم ، تنها خواهیم بود، و به تنهایی‌ قدرتی‌ برای تغییر نخواهیم داشت، روزی که انسانیت معیار ما بشود و همدیگر را مانند زنجیری بهم پیوسته ببینیم، که غم و شادیمان بهم وابسته است، آن روز روز آزادی و عدالت است، تا آن روز، این قوانین و بی‌ عدالتی‌ها یکی‌ پس از دیگری انسان‌ها را تنها گیر خواهند انداخت و تکه پاره خواهند کرد. دیگر شادی‌های من مختص به خودم نیست و غم من هم مال خودم نیست، تا روزی که هستی‌ به آرامش برسد من راضی‌ نخواهم شد.

به یاد و احترام کسانی‌ که مثل من فقط حرف نزدند و عمل کردند، نترسیدند و جان دادند

...

Friday, February 18, 2011

بحث احمقانه و بچه گانهٔ خمينی

بحث احمقانه و بچه گانهٔ خمينی ، گويی که او هم يکی از کانديداهای رياست جمهوريست, بحث بهانه های آبکی
چند واقعيت
1. خمينی مرده است و چه فحشش بديم چه ببوسيمش هيچ فرقی نميکنه،
پس الکی احساساتی نشين ! ( من شخصاً فحشش ميدم.) قضاوت، فحش, پاره کردن عکسش .
و... کارهای حاشيه اي هستند و هيچ سودی برای ما ندارند، چرا که خمينی مشغول ساختن جمله های بی فعل در ان دنياست، و ديکتتور و مشکل امروز ما خامنه ای است وهر هدفی‌ غير از او حاشيه است و به نفع او، پس نوک پيکان رو به سمت خامنه اي ببريم.
2. تنها و بهترين رقيب خامنه اي که ديکتاتور زنده است، خمينی است.
3.نمونه: الّله اکبر شعاری بود مختص حکومت و نماز جمعه،
اوایل که میخواستیم استفاده کنیم ، کسانی‌ میگفتند که ما اعتقاد نداریم و ... بده و مال اسلام و ... از این شعار استفاده کردیم، و تاثیرش رو دیدیم ،و اینکه چگونه ابزار اصلی‌ حکومت رو بر علیه خودش به کار بردیم،و چگونه باعث شدیم از این شئعار خودشون مثل ساگ میترسیدند... به این میگویند هوش و خرد.

۴. انقلاب مصر مثال دیگر که اینها میخواستن مصادرش کنن

و استفاده ابزاری کنند ازش

!

به همین خاطر کلی‌ برایش تبلیغ کردند

به قولیاینها تبلیغکردند و ما استفاده کردیم! نتیجسه چی‌ شد ؟ ۲۵ بهمن و ترس حکومت و خفه شدن حکومت در مورد مصر :د، به این هم میگویند خرد که حکومت رو کیش‌ و مات کرد.

۵. فکر می‌کنم دیگه وقت آن رسیده که به آن عقلانیتی که موسوی میگه رسیده باشیم، عقلانیت یعنی
اینکه خمینی که مرده و مهم نیست و انقدر ظاهر بین و کوتاه بین نباشیم
، بلکه به این فکر کنیم که تاثیری که اسمش میگذارد روی دشمنان ما چیست؟ آیا نام بردن اسم او و استفاده ابزاری از اسمش به نفع جنبش مردمیست یا خیر ؟ آیا باعث خواهد شد که جان انسان‌های کمتری ریخته شود و دیکتاتور زودتر رسوا ونابود شود یا خیر؟

برای فهمیدن اینکه چه تاثیری روی دشمنان ما دارد بهتر است که اول دشمنان رو به ۲ گروه تقسیم کنیم:
۱. جیره خواران
۲. متعصبین ولایت
جیره خواران رو که نمی‌شه کاریشون کرد، ولی فکر می‌کنید کسانی‌ که فکر میکنند خامنه‌ای ولی‌
فقیه و عادل و پاک .. هست رو با چه وسیله ی بهتر از همه می‌شه بی‌ اعتقاد کرد ؟ به شک انداخت ؟
.می‌شه گفت تنها وسیلهٔ ما برای کوبوندن خامنه‌ای خمینی است، برای تفرقه بین ولایت مداران و جنگ بینشون و تضعیف شون.
در آخر میگم ، انتقاد کردن و لاف زدن آسوئه بخصوص از پشت کامپیوتر و تلویزیون... ، ولی‌ عمل کردن توی جنگ ،و جنبش رو زیرفشار درست کردن و .. سخته و مرد عمل می‌خواد نه حرف و لاف،

خیلی‌ خوب بود این منتقدین یه کارنامه عملی‌ هم غیر از این انتقادات و لاف‌ها داشتن که ببینیم اگه با این راه‌های درستشون جنبش درست میکردند چند روزه حکومت برچیده میشد، اه البته یادم نبود، همشون یا خارجند و یا وقتی‌ ایران بودند بسیار مظلوم بودند.

حرف زدن آسون است، ولی‌ انصاف میگه که حتما این جنبش یه فرقی‌ با بقیه جنبش‌های سی‌ سال پیش داشته که تا امروز زنده مونده و تا آخر عمر این حکومت هم خواهد موند.

یک مقدار قدر شناس باشیم
به امید احترام و انصاف ما ایرانی‌ ها

Sunday, January 30, 2011

امروز من افغانم ، مصریم ، عربم..



یاد آن روز‌هایی‌ که دیواری کوتاه تر از دیوار عرب‌ها و افغان‌ها نبود به خیر، یاد روز‌هایی‌ که هر چیزی میشد یه فحشی به عرب‌ها و افغان‌ها میدادیم ، که اآی چقدر خرند، چقدر نفهمند، چقدر بی‌ کلاسند، ای‌ هر چی‌ سختی میکشیم از اینهاست، اگه اینها نبودند ما آزاد بودیم الان، اگه ۱۳۰۰ سال پیش آن کار را نمی‌کردند ما این کار را نمی‌کردیم ... خلاصه با کمال نامردی هر چیزی رو بزرگ میکردیم ( یه چیز بین انسان و ...)، و خیلی‌ از ماها به اینها به عنوان زیر مجموعه انسان نگاه میکردیم، درد ها، شادی‌ها و انسانیتشون روی به فراموشی سپرده بودیم ، ای‌ که چقدر بده آدم دم از کورش و سعدی و .. بزنه ولی‌ انسان‌ها رو و انسانیتشون رو به فراموشی بسپره. آره هفته قبل بعد از مدت‌ها میخواستم بنویسم ،

از عرب‌هایی‌ که بعد حذف شدن تیمشان گفتند ایران تیم ماست، در بازی ایران کره پرچم ایران رو در کنار پرچم خودشون گرفته بودند و فریاد می‌زدند ایران ایران...

از مصری ها، یمنی ها، و تونسی‌هایی‌ که مثل تمام انسان‌های دیگر به خاطر آزادی و حقوق انسانیشون به پا خواستند، و جنگیدند، به روشی‌ که ایرانیان سال پیش برای اولین بار در خاورمیانه بنا نهادند، اعرابی که مثل ما و به اندازه ما انسانند، و برای آرمان‌های انسانیشون میجنگند، برای رهایی از حکام زیاده خواه و طمأع...

و اما از افغان‌هایی‌ که در حمایت از آزادیخواهان ایرانی‌، مردم ایران و کشور ایران ، تظاهرات کردند، آمدند بیرون و به مانند ایرانی‌ها شئعار دادند، انگار که خود ما بودیم، انگار که آنروز ایرانی بودند...

آره من امروز افغانیم، مصریم، تونسیم ... به نژاد تمام انسان‌های دنیام، تمام آزادی خواهان دنیا ... آره من امروز یه انسانم همین و فقط همین، فارغ از هر اسم و لقب و رنگی‌.

یه بار دیگه زمزمه می‌کنم به این امید که فردا یادم نرود ...

بنی آدم اعضای یکدیگرند ...

من برده‌داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند ...
...

تظاهرات در افغانستان


Saturday, January 29, 2011


ميدونيد فرق خارج نشين های مصر با ايران چيه ؟
1. اينکه مصری ها عين پير زن ها نق نميزنند، و به جاش راه حل ارائه ميدهند
2. خارج نشينهای ايران تفرقه ميآندازند و به زمين و زمان فحش ميدهند، و هر کی غير از آنها
خر است و يا با جاسوس جمهوری اسلامی.
3. خارج نشين های مصر خودشون استين ميزانند بالا و بر ميگرداند به کشور ،
مثل البرادعی، نه اينکه از پشت تلويزيون بگويند، لنگش کن لنگش کن، مثل شاهزاده جون و
شهرام خوشگله.

Sunday, August 1, 2010

نيک آهنگ کوثر رطب خورده ای که منع رطب ميکند


با تشکر از شبنم عزيزم و مريم عزيزم ، کمکم کردن

نيک آهنگ کوثر رطب خورده ای که منع رطب ميکند
برای ديدن کاريکاتور اصلی به اينجا مراجعه کنيد که جناب کوثر مير حسين رو ب خاطر کاری مسخره ميکنه که تمام زندگيش رو به آن گذرونده



Tuesday, July 27, 2010


مينويسم ، چون اعتقاد دارم فکر و ابزاری که آنرا منتقل ميکند بسيار قدرتمندتر و ماندگارتر از هر تفنگ و اسلحه ايست. فرهنگ ايران را تفنگ اسلحه نجات نداد، بلکه قلم فردوسی نجات داد، برابری سياهان و سفيدان در آمريکا را اسلحه به ارمغان نياورد، بلکه رهبر سياهی که با مردمش از رويا و آرزويش حرف ميزد به ارمغان آورد. آری ، اگر سلاح تو فقط اسلحه باشد ، با کشتن تو ، راه تو پايان ميآبد و برای هميشه ميميری، ولی اگر فکر و آرزويی را به مردم بدهی ، هميشه زنده خواهی ماند.
امروز مسيح زنده تر است يا سزار ؟ خيام و مولانا و فردوسی زنده ترند يا سلاطين و شاهان آن دوره ؟ افلاطون سقراط زنده ترند يا اسکندر ؟ جدای از اينها اگر ارسطويی نبود ، اسکندری هم نبود، اگر نيچه ی نبود ، هيتلری هم نبود...
و آنها اينرا ميدانند و برای همين از فکر کردن و فهميدن تو ميترسند،
اينهمه تلويزيون ،روزنامه، سيستم آموزشی... بی منظور نيست.



خوشبختی

بچه ها از يک کرم خاکی چنان لذتی ميبرن که هزار تا آدم بزرگ از بهترين ، بزرگترين ، خوشگلترين... چيز های دنياا نميبرن! چون ما هميشه دنبال بهتر و بيشتريم، اسير گذشت ه و آينده... ولی بچه ها اسير هيچ کدوم نيستن و با يه کرم خاکی خوشبختن،ما هم يه روزی خوشبخت بوديم...