Thursday, March 31, 2011

khodam

با سلام ، من کامران امین طاهری هستم، در حدود ۶ ۷ سال پیش ، در حالی‌ که دانشجر بودم ، از ایران بیرون آمدم ، و تا امروز غیر از ایران، ۷ کشور رو دیدم، امارات، ترکیه، ایتالیا، آلمان، آمریکا ، هندوراس ، کانادا و ... و با سیستم حکومتیشون، با فرهنگ و زندگی‌ مردمشون، و با رابطه ی این دو اشنا شدم. و هر چه بیشتر دیدم، بیشتر عشق کشورم شدم.

در طول این سال‌ها فهمیدم که در خارج نگاه کاملا دروغ و اشتباهی در مورد ایران و مردمش وجود داره، که با دنبال کردن ریشه هاش به چند نکته رسیدم، ۱. اینکه خود ما ایرانیا بین کار‌های حکومتمون با مردممون فرقی‌ نمیگزاشتیم ، و همه رو یکی‌ نشون میدادیم ، و ناا خواسته مردممون رو هم بد نشون میدادیم. نمونه اش ويديو های يوتويب اون زمان بود ک همه از اعدام و کشت و تبعيض بود
۲. خود جمهوری اسلامی که با سرمایه گذاری هنگفت رسانه هاش ، سی‌ سال مشغول پروپاگاندا سازی بود، به دلیل منافع سیاسیش,نمونه آش راهپيمايی های 22 بهمن با اون فضا سازی

۳.رسانه‌های خارجی‌ و پروپاگاندا شون ، اینا هم به دلیل منافع خودشون مردم ایران و حکومت رو کاملا یکی نشان میدادند. به عنوان مثال فیلم بدون دخترم هرگز، که ایرانی‌ هارو یک مشت آدم مریض و ... نشان میدهد.

و دو تای آخری سرمايه گذاری هنگفتی اختصاص دادند به اين دروغ ها.برای مقابله با اينها، من 1 سال مداوم مطالعه ميکردم و بعد شروع به ساختن ايران داکومنتری کردم که 800 هزار نفر ديدنش، و بد هم ايران تمدنی ابدی که در دست تهييه است.

یادمون باشه، قدرت و عمر شمشیر و زور، محدود به عمر شمشیر زن و زورگو، ولی‌ فکر، قلم و کار فرهنگی‌ اگر درست باشد، خودش و اثرش جاودانه و همیشگی‌ میشود.

برای همینه که امروز فردوسی و حفظ سعدی خیلی‌ زنده ترند تا آقا محمد خان و شاهان دیگر. من در این کانال سعی‌ کردم آگاهی‌ مردم خودم و مردم دنیا روی به ایران زیاد کنم، و سعی‌ دارم با تندرو‌ها از هر قشری، چه مسلما، چه مسیحی‌ چه سبز، چه سلطنت تالاب مخالفت کنم، و این کانال پیام آور آشتی‌ ملی‌ ما ایرانیها باشد.

پیام آور راه حل واقعی‌ ایران ، که ایران برای تمام ایرانیان باشه ، صرف نظر از عقیدهٔ مذهبی‌، سیاسی، دینی و نژادی. برای آزادی و برابری کرد، لور ، تهرانی‌، ترک ... مسیحی‌ ، بهائی ، مسلمون، بی‌ دین ، سلطنت طلب ، کمیونیست.. برای اینکه روزی برسه که همه تفنگ‌ها و فحش‌ها و تهمتاشون رو بذارن کنار و در کنار هم و دست در دست هم جمع شوند تا ایران رو همه با هم بسازیم.

به امیداون روز

Friday, March 25, 2011

اينور ونور

تربیت درست کودکان باعث میشه که در بزرگسالی مشکلات کمتری داشته باشند و در نهایت جامعه سالم تری داشته باشیم

روز های سفيد و شب های سياه، زمستون و بهار، لحظه های کم و زياد،آدم های سياه و سفيد و موقتی، ميان و ميرن ،ولی عشق من به تو آن درختی است که شايد تو اين زمانها برگش بريزه، يا رشد کنه، سبز شه يا زرد ... ولی هميشه محکمو استوار وايساده، سفته سفت، هميشه ميتونی بهش تکيه کنی .

بی دينها رو دوست دارم،غير از آنهايی که ميخواهند منرا هم بيدين کنند
مسلمانان را دوست دارم غير از آنهايی که دوست دارند منرا هم مسلمان کنند
مسيحيان را دوست دارم، غير ازنها که ميخواهند مرا هم مسيحی کنند
شاهيان را دوست دارم، غير آنها که ميخواهند مرا هم شاهی کنند
کمنيست ها ، بوداييان ... همه و همه، اگر مثل من فکر نکردند ملالی نيست،
آری قتل اعدام آدم کشی، جنايت از آنجا آغاز ميشود
که يک مسلمان، بی دين، شاهی، کمنيست... به زور چماق، ترس، زور ، فحش ..
ميخواهد همه را همرنگ خودش بکند


برای درست کردن واقعی و اساسی هر چيز، بايد به سراغ ريشه ها و جوانه های آن رفت.
برای ساختن اقتصاد کشور، بايد به سراغ زير ساخت های اقتصادی رفت،
برای ساختن جامعه بايد به سراغ نسل جديد رفت و آنها رو درست اموزش داد و تربيت کرد...


Unlike modern humans, universe is so emotional and sensitive that feels our energy and emotions and returns it to us

Think the way you want to be, feel it, be it..

گذران از اين کوی بهاری، به خاطر ميآورم که
روزی اين گردو خاک خواهم بود که آزادانه به اين سو و آن سو روان است..

برای درک بهتر وقايع ، رابطه هارو بفهم، رابطه ها نشان ميدهند که هيچ چيزی بی دليل و تصادفی نيست.

عبادت من

روز‌هایی‌ بود که فقط فکر می‌کردم، و حس و فکرم ,هدفم بود، بعد‌ها کمک به نزدیکانم هم بخش بزرگی‌ از هدفم شد، کمک به رشدشون از نظر شخصی‌ و فکری، حس و فکرم و کمک به بقیه عبادت من بودند. سالها گذشت ودنیا روی دیگری از خود به من نشان داد.

با سفر به کشور‌های مختلف چیز‌هایی‌ رو دیدم که تا به حال ندیده بودم، فقر، جنگ، تبعیض ، نفرت، بی‌ عدالتی ، حرص و طمع... دیگه آن چیز‌های کوچک ارضا ‌یم نمیکرد، دیگر فقط فکر به خدا، انسان‌ها و کمک به اطرافیانمارضا ‌یم نمیکرد، افکارم قوانین موجود در جوامع را شکست، اینهمه بی‌ تفاوتی‌ نسبت به یکدیگر، انسان‌های دیگر و ... و از آن روز که اینها را دیدم، سعی‌ کردم مثل انسان‌های دیگر این همه ظلم و بی‌ عدالتی را جزئی از قوانین طبیعت نبینم، و فکر کنم که چرا اینجا هستیم ... جواب ساده است، تا وقتی‌ برای خوش بختی و عدالت دیگران بلند نشویم، تا وقتی‌ که انسان‌ها را سیاه و سفید، مسلمون و مسیحی‌، شاهی و دمکرت و .. میبینیم ، تنها خواهیم بود، و به تنهایی‌ قدرتی‌ برای تغییر نخواهیم داشت، روزی که انسانیت معیار ما بشود و همدیگر را مانند زنجیری بهم پیوسته ببینیم، که غم و شادیمان بهم وابسته است، آن روز روز آزادی و عدالت است، تا آن روز، این قوانین و بی‌ عدالتی‌ها یکی‌ پس از دیگری انسان‌ها را تنها گیر خواهند انداخت و تکه پاره خواهند کرد. دیگر شادی‌های من مختص به خودم نیست و غم من هم مال خودم نیست، تا روزی که هستی‌ به آرامش برسد من راضی‌ نخواهم شد.

به یاد و احترام کسانی‌ که مثل من فقط حرف نزدند و عمل کردند، نترسیدند و جان دادند

...