Sunday, April 10, 2011

راهی که جمهوری اسلامی رفت

راهی که جمهوری اسلامی رفت
من سنزم يا سفيد
من مسلمانم يا بی دين
به خودم ربط دارد،
تو سبزی يا سلطنت طلب
يا کمنيست
مسلمانی يا بيدين
هر چه هستی، باش به خودت ربط دارد
با تو بحث ميکنم،
اما با چماق رو را نخواهم زد
با تو حرف ميزانم
اما بهت بی احترامی نخواهم کرد
با تو مخالفت ميکنم
اما تو را به لجن نميکشم، به تو تهمت نميزنم
اگر من هم به تو تهمت بزنم، چه فرقی با احمد خاتمی و شريعتمداری دارم ؟ آيا فرق
فقط در ريش ماست ؟
اگر من به تو فحش بدهم چه فرق با مرتضوی و طائب دارم ؟ آيا فرق فقط قدرت داشتن يکی و نداشتن ديگريست ؟
نه، فرق در رفتار هاست نه در انسانها، نه در عقايدشان نه در قيافه شان، نه در
کراواتی بودن يا يقه اخوندی داشتن،
نه فرق در اين آست، که من به تو هر تهمت، دروغی ميزانم برای از راه بدر کردن تو يا نه
آيا من مخالفم را مسخره ميکنم ، توهين ميکنم ، اگر زورم رسيد با چماق ميزنمش يا منفی... يا اينکه او را و حق انتخاب او را
محترم ميشمرم.
فرقی بين کسی که برای ايران ضعيفی را ميکشد با کسی که برای اسلام ميکشد نيست
مهم نکشتن است
فرقی بين کسی که برای عقل بقيه را مسخره ميکند و توهين ميکند با کسی که برای خدا نيست
مهم مسخره نکردن است.

1 comment:

Anonymous said...

to ye dictator hasti ! har posti ke khoshet nayad ro to iranproud pak mikoni ! motasefam barat

tof be eslam va ghoran ;)